انجمن اوستا
be Avesta forum khosh amadid
etelaate system neshan midahad ke shoma be onvane mehman vared shodid
baray estefadeh az hameye emkanat bayad sabte nam konid
agar dar forum ozv hastid be hesabe karbari khod vared shavid.
_____
Avesta forum be yek modir talar ke tavanaie jazbe afrad va modiriyat mataleb ra dashteh bashad niazmand ast leza agar kasi davtalab be modiriyat ast darkhast khod ra az tarigh pm be fasatechnology@yahoo.com ersal konad.
_____
lahazate khoshi ra baraye shoma arezoo mandim
انجمن اوستا
be Avesta forum khosh amadid
etelaate system neshan midahad ke shoma be onvane mehman vared shodid
baray estefadeh az hameye emkanat bayad sabte nam konid
agar dar forum ozv hastid be hesabe karbari khod vared shavid.
_____
Avesta forum be yek modir talar ke tavanaie jazbe afrad va modiriyat mataleb ra dashteh bashad niazmand ast leza agar kasi davtalab be modiriyat ast darkhast khod ra az tarigh pm be fasatechnology@yahoo.com ersal konad.
_____
lahazate khoshi ra baraye shoma arezoo mandim
انجمن اوستا
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

www.Avesta.gettalk.net www.Avestachat.tk
 
Homeتغیر آدرس انجمنLatest imagesSearchRegisterLog in

 

 وقتی تو اومدی......

Go down 
AuthorMessage
EZRAIIL
پشتیبانی
پشتیبانی
EZRAIIL


تعداد پستها : 202
تاريخ عضویت : 2010-11-22
زادگاه : یزد

وقتی تو اومدی...... Empty
PostSubject: وقتی تو اومدی......   وقتی تو اومدی...... Empty2010-11-28, 11:13

وقتی تو آمدی پاییز دلم بهار شد، کویر دلم گلستان شد.
وقتی تو آمدی قلب شکسته ام پر از عشق شد، زندگی ام پر از طراوت و تازگی شد.
تو مانند بارانی بر روی من باریدی و تن خسته و غم زده مرا پر از طراوت عشق کردی.
تو مانند گلی در باغچه قلبم روییدی و قلب سوخته مرا تبدیل به گلستان عاشقی کردی.
تو مانند مهتابی بر آسمان دلم تابیدی و دل تاریک مرا پر از نور عشق خودت کردی.
تو با گرمای وجودت زمستان سرد دلم را گرم گرم کردی.
وقتی تو آمدی احساس میکردم دنیا مال من است چون تو دنیای منی.
وقتی تو آمدی خوشبختی را با تمام وجود حس میکردم چون تو همان امید زندگی منی.
تو که آمدی مرغ عشقی که در باغ دلم نشسته بود آواز عاشقانه اش را شروع به خواندن کرد .
تو که آمدی گذشته های تلخم را همه از صحنه دلم سوزاندم و همه را از یاد بردم.
تو که آمدی تمام خاطرات گذشته را در دفتر دلم سوزاندم، و همه را از صندقچه قلبم بیرون ریختم و از یادم بردم.
تو که آمدی عاشقی برایم پر معنا تر از گذشته شد، کلام دوست داشتن مقدس تر از همیشه شد، و داستان لیلی و مجنون برایم واقعی تر از قبل شد.
تو که آمدی تنهایی به عزا نشست، غم سفر کرد و قلبم به استقبال عشق رفت.
وقتی تو آمدی ساحل دریای دلم پر از مروارید و صدف شد، و دیگر در کنار ساحل تنها نبودم تو نیز در کنار من بودی.
تو که آمدی شبهای شهر ستاره باران شد، دروازه شهر گلباران شد.
تو مانند یک نوای عاشقانه در قلبم نشستی و قلب مرا با آن نوای آرامت پر از محبت کردی
تو مانند پرنده ای در دلم نشستی و با پروازت در آسمان دلم، به من غرور پرواز به دشت عشق بخشیدی.
تو مانند یک خاطره شیرین در دفتر عشقم می مانی و خواهی ماند.
دفتر عشق را همراه با کلام مقدس تو و با تمام خاطرات شیرینی که با هم داشتیم در صندقچه قلبم میگذارم و کلیدش را به دست حق میسپارم.
Back to top Go down
http://www.ezraiiltanha.blogfa.com
 
وقتی تو اومدی......
Back to top 
Page 1 of 1
 Similar topics
-
» وقتی تو رفتی
» وقتی باران می بارد

Permissions in this forum:You cannot reply to topics in this forum
انجمن اوستا :: انجمن اوستا :: ادبیات-
Jump to: