انجمن اوستا
be Avesta forum khosh amadid
etelaate system neshan midahad ke shoma be onvane mehman vared shodid
baray estefadeh az hameye emkanat bayad sabte nam konid
agar dar forum ozv hastid be hesabe karbari khod vared shavid.
_____
Avesta forum be yek modir talar ke tavanaie jazbe afrad va modiriyat mataleb ra dashteh bashad niazmand ast leza agar kasi davtalab be modiriyat ast darkhast khod ra az tarigh pm be fasatechnology@yahoo.com ersal konad.
_____
lahazate khoshi ra baraye shoma arezoo mandim
انجمن اوستا
be Avesta forum khosh amadid
etelaate system neshan midahad ke shoma be onvane mehman vared shodid
baray estefadeh az hameye emkanat bayad sabte nam konid
agar dar forum ozv hastid be hesabe karbari khod vared shavid.
_____
Avesta forum be yek modir talar ke tavanaie jazbe afrad va modiriyat mataleb ra dashteh bashad niazmand ast leza agar kasi davtalab be modiriyat ast darkhast khod ra az tarigh pm be fasatechnology@yahoo.com ersal konad.
_____
lahazate khoshi ra baraye shoma arezoo mandim
انجمن اوستا
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

www.Avesta.gettalk.net www.Avestachat.tk
 
Homeتغیر آدرس انجمنLatest imagesSearchRegisterLog in

 

 اشنای قدیمی

Go down 
AuthorMessage
EZRAIIL
پشتیبانی
پشتیبانی
EZRAIIL


تعداد پستها : 202
تاريخ عضویت : 2010-11-22
زادگاه : یزد

اشنای قدیمی  Empty
PostSubject: اشنای قدیمی    اشنای قدیمی  Empty2010-11-27, 20:17

روزی بود که همه زندگی ام بودی ، روزگاری بود که تنها عشقم بودی .
مثل یک غریبه آمدی ، عاشقانه آمدی و عشقم شدی .
غریبه ای بودی برایم ، آشنا شدی با قلبم ، و همه وجودم شدی.
لحظه هایم شدی ، عطر نفسهایم شدی ، و تک ستاره آسمان تیره و تار قلبم شدی.
روزی بود آمدی و دنیای من شدی ، آمدی و مثل باران در این کویر تشنه قلبم باریدی ، مثل یک چشمه جوشان در این تن خسته ام جاری شدی .
روزی آمد که رهایم کردی ، از من و این قلب عاشقم سرد شدی و رفتی و تویی که همه زندگی ام ، عشقم و تمام هستی ام بودی برایم یک آشنای قدیمی شدی.
ای غریبه دیروز ، همان غریبه ای که روزی آمد و تمام زندگی ام شد بیا و دوباره زندگی ام باش.
ای آشنای قدیمی امروز ، دوباره بیا در این قلب بی طاقت که بدجور دلتنگ آن قلب بی وفای تو است.
بیا و این قلب مرا دوباره زنده کن ، با آمدنت به من امید و آرزو بده تا دوباره جان بگیرم.
روزگاری بود که دلتنگم می شدی ، برایم اشک میریختی و به انتظارم می نشستی.
روزگاری بود که همه زندگی ات بودم و زندگی را بدون من نمیخواستی ، عاشقم بودی ، دیوانه ام بودی ، اینک برایم یک آشنای قدیمی هستی.
یک آشنای قدیمی بی وفا ، که دلش یک ذره ، تنها یک ذره دلتنگ این دیوانه نیست.
آشنای قدیمی که دیگر با ما یار نیست ، هوای ما را ندارد و آن قلب بی وفایش بی قرار نیست.
ای آشنای قدیمی امروز نشو غریبه فرداهایم.
بیا و برایم مثل همان آشنای دیروز باش ، آشنایی که برایم می مرد ، و برای رسیدن به من لحظه شماری می کرد ، کسی که قلبش باوفا بود ، دلش بی قرار بود و همیشه چشم انتظار دیدار با من بود
کسی که دلتنگم می شد و مرا خیلی دوست می داشت .
ای آشنای قدیمی ام بدان که تو برایم همان عشقی ، همانی که برایش جان می دادم ، همانی که همه زندگی ام بود.ای آشنای قدیمی ام به خدا خیلی دوستت دارم ، تو برایم یک آشنای قدیمی نیستی و هنوز هم برایم عزیزی و بیشتر از گذشته عاشقت هستم .
ای آشنای قدیمی امروز ، نشو غریبه این دل عاشقم.
ای آشنای قدیمی امروز ، نشو غریبه فرداهایم.
تو برایم یک آشنای قدیمی نیستی ، تو همه زندگی ام هستی.
Back to top Go down
http://www.ezraiiltanha.blogfa.com
 
اشنای قدیمی
Back to top 
Page 1 of 1

Permissions in this forum:You cannot reply to topics in this forum
انجمن اوستا :: انجمن اوستا :: ادبیات-
Jump to: